یـا شـهـیـد
گروه اخبار
۰۲ اسفند ۱۳۹۳
2003

از دلاوری‌های حاج علی در کانال حنظله تا پیدا کردن فرمانده در دل فکّه

not found

پهلوان کانال حنظله برای پیدا کردن فرمانده‌اش سر از پا نمی شناخت، او را پیدا کرد و خودش نیز پس از 8 سال بی تابی در منطقه فکه با یاران تخریب‌چی والفجر مقدماتی اش همراه شد. به گزارش یاشهید ،  هر موقع که نام تفحص را می شنیدم، آن لحظه ای را به یاد می آورم […]

پهلوان کانال حنظله برای پیدا کردن فرمانده‌اش سر از پا نمی شناخت، او را پیدا کرد و خودش نیز پس از 8 سال بی تابی در منطقه فکه با یاران تخریب‌چی والفجر مقدماتی اش همراه شد.

به گزارش یاشهید ،  هر موقع که نام تفحص را می شنیدم، آن لحظه ای را به یاد می آورم که مادرانی با قاب عکسی به دست به دنبال کاروان پیکرهای مقدس شهداء به راه می افتادند.

پنجشنبه گذشته در قطعه 27 در جریان مراسم گرامیداشت شهید تفحص حاج علی محمودوند دلاوری ها و حماسه آفرینی های فراوانی از شهدای تفحص شنیدیم. مادر شهیدی که 28 سال برای رضا فرزند خود افطار آماده می کرد و به هنگام بیرون رفتن از خانه درب را قفل نمی کرد که خدایی ناکرده رضا فرزندش در پشت در نماند. مادر شهید بهروز صبوری هم آمده بود و برای حاج علی های پیشگام در عرصه ساماندهی مفقودین و همه شهدایی که همواره برای شاد کردن دل مادرانی  که چشمانشان را به در دوخته‌اند و منتظر تکه های استخوان فرزندانشان هستند تا آنها را ببوسند و به خاک بسپارند.

چه زیباست آن فرمایش رهبر معظم انقلاب که پیرامون پیدا کردن پیکر مفقودین دفاع مقدس می فرمایند:” برای مادران مفقود الاثر هر شب، شب عملیات است”؛ مفهوم این جمله را شهدای تفحص به خوبی دریافتند.

حاج علی محمودوند با توجه به پای قطع شده، جراحت کلیوی، دست مالامال از ترکش و فرزند معلول و نابینای خود دست از جهاد برنداشت و در منزل شهید پازوکی عزم خود را جزم کرد تا مادران شهداء هر شب جمعه سردرگم بازگشت فرزندانشان نباشند و بر سر پیکرشان حضور یابند و در د و دل های خودشان را کنار سنگ قبر او داشته باشند.

امروز پیرزنی را دیدم که با دستانی پینه بسته هر هفته پنج شنبه‌ها از روستاهای دورافتاده رباط کریم بر سر قبور شهدای گمنام حاضر می شود و این احساس را دارد یک کدام از این 3000 شهید گمنام فرزند او هستند؛ به همین خاطر بر سر همه آن قبرها می نشیند و از آن ها می خواهد که دعا کنند تا نشانه‌ای از فرزندش بیابد.

100 متر پایین تر از قطعه شهدای تفحص یادمانی از پهلوان ابراهیم هادی را دیدم که همرزمان او گفتند که او در عملیات والفجر مقدماتی در کانال کمیل از ما خواست که دنبال پیدا کردن پیکر او نباشیم؛ زیرا اعلام کرد که می خواهم مثل مادرم حضرت فاطمه زهرا(س) بی نام و نشان باشم.

سیداحمد میرطاهری مسئول اسبق تفحص لشکر27 محمدرسول الله(ص) این طور بیان می کند: تاکنون از فکه صدها شهید آورده ایم ولی از ابراهیم هادی خبری نیست. اما بر سر آن یادمان، استاد دانشگاه، روحانی، طلبه، پیر و جوان می آیند و از او حاجت می گیرند.

اما بین قبور شهدای نامدار، سه هزار شهید گمنام از افتخارات بهشت زهرای تهران به شمار می رود.

وی از اصرار زیاد حاج علی محمودوند برای پیدا کردن فرمانده خودش، گفت: علی محمودوند با تحمل 70 درصد جانبازی و داشتن یک فرزند معلول نابینا پا به عرصه سخت تفحص گذاشت. با او اصرار می کردیم بیشتر متوجه فرزندش باشد اما او به ما گفت مادرانی را می شناسم که روزها را به شوق دیدن فرزندشان به شب می رسانند. یکی از صحنه هایی که برایم جالب بود پافشاری زیاد حاج علی از ابتدای آمدن به جبهه تفحص برای پیدا کردن شهید حسین یاری نسب فرمانده اش در کنال حنطله بود. خوشبختانه پس از دلاوری های فراوان به این موفقیت دست یافت.

براساس این گزارش، پنجشنبه گذشته به همت خانه شهید بهشت زهرا و گروه تفحص لشکر 27 محمدرسول الله (ص) مراسم گرامیداشت شهید تفحص حاج علی محمودوندتخریب چی دلیر کانال حنظله و کمیل، والفجرمقدماتی و والفجر8 با حضور جمعی از مردم شهیدپرور، جانبازان، ایثارگران و خانواده های معظم شهداء در قطعه 27 برگزار شد.

همرزمانش او را پهلوان کانال حنظله می نامند و در تاریخ 22 بهمن ماه سال 79 پس از 8 سال بی تابی در تفحص شهداء در خاک های جنوب در منطقه فکه بر اثر انفجار مین در جرگه شاهدان قرار گرفت. علی در سن 36 سالگی تنها پسر ش عباس را که نابینا و فلج بود به همراه دخترش در نزد ما به یادگار گذاشت؛ پیکر پاکش را در قطعه 27 بهشت زهرا بنابر وصیت او به خاک سپردند.

لازم به ذکر است، عباس محمودوند فرزند معلول حاج علی تنها 2 سال توانست دوری پدرش را تحمل کند و در سال 81 دارفانی را وداع گفت.

نظرات

لطفا دیدگاه خودتون رو بیان کنید: