برادر شهید «عباس کارگری» گفت: یکبار برای توپبازی رفتیم بالای پشت بام، من در دروازه بودم که عباس توپ را به سمتم شوت کرد تا گل بزند، یک لحظه دیدم عباس و توپ نیستند، هر دو به حیاط افتاده بودند، با اینکه از ارتفاع چند متری افتاده بود، ولی اتفاقی برایش نیفتاد؛ نگاهش که کردم دیدم بلند شده و لباسش را میتکاند، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده.