یک گردش خاطره انگیز …

به گزارش یا شهید ،عکسی که مشاهده می کنید،خاطره ای است ثبت شده در دی سال ۶۴٫ شهید سید محمدرضا دستواره به همراه فرزند خود سید مهدی و فرزندان شهید محمد ابراهیم همت ،مهدی و مصطفی بر روی صندلی شهربازی در شهر قم تنگ هم نشسته اند و عکس یادگاری گرفته اند …

همسر شهید محمد ابراهیم همت، کودکانش را در ظهر یک روز سرد زمستانی ، جهت بازی و سرگرمی به همراه خود به شهر بازی می برد.انتخاب بازه زمانی ظهر جهت گردش و تفریح، فقط به آن دلیل بوده که فرزندانش ، کودکان دیگر را با پدرانشان نبینند و از او دوباره درباره پدر نپرسند. اما اینبار شیطنت مصطفی همه را دوباره به خانه بازمی گرداند…

 از راست به چپ:مصطفی همت،شهید دستواره،مهدی همت،سید مهدی دستواره

چند ساعت بعد،شهید سید محمدرضا دستواره و همسر و فرزندش سید مهدی ،میهمان خانه کوچک شهید همت می شوند.شهید دستواره که حال داستان گردش ظهرگاهی را شنیده است؛اینبار بهمراه مهدی و مصطفی و فرزند خویش رهسپار شهربازی می شود …

شهید دستواره مصطفی را در آغوش می گیرد،مهدی را کنار خود می نشاند و فرزند خویش سید مهدی را دور تر ،روی صندلی می گذارد.شاید دوست داشته، کودکان شهید همت یک بار هم که شده طعم گردش و تفریح با بابا را در ذهن داشته باشند و دلشان به حال و روز سید مهدی غنج نرود که بابا دارد و آغوشی برای دلگرمی. اما سرنوشت روزهای بی بابایی سید مهدی را هم نگاشته است.محمد رضا دستواره درست 6 ماه پس از این عکس خاطره انگیز آسمانی شده و به شهید همت می پیوندد.خدا را چه دیدی؛شاید اینبار جوانمرد دیگری پیدا شود و سید مهدی را به همراه کودک خویش به پارک ببرد و بر روی زانوی خویش بنشاند و فرزندش را کنار خود بگزارد.آخر این مردانگی ، رسم تمام مردان مرد جبهه ها است …